بعضی چیزها را بعضی حرفها را به هیچکس، هیچکس و مطلقا هیچکس نمیتوان گفت . و چهقدر حرفهای ممنوعه من زیاد شدهاند . حرفهای مگویی که دستاورد بزرگتر شدند . و چیزهایی که فکر به آنها نتیجهای جز تهوع و نفرت ندارد . بزرگ شدن پر از درد است .
+ باز هم نون .
بشمار .
۸۸
۸۹
۹۰
۹۱
۹۲
۹۳
۹۴
۹۵
۹۶
۹۷
.
و سال هایی که گذشتند و من نگذشتم . و روزهایی که نیامدند و من نماندم . این دختر هر چه را که بلد بود از دست داد . حرف زدن . فکر کردن . نوشتن . خودش را از دست داد و نمی دانم منتظر چیست . تغییر درد بزرگی ست که او را بزرگ نکرد . تنها معنی درد را بهتر به او فهماند .
+ تولدت مبارک تنها گوشه ی همیشه امن .
خشمیگنم . مثل سر پنجه های یک گربه خیابانی . مثل گز گز پوست بعد از تجربه اولین سیلی . خشمیگنم . درست مثل شورش گیاهی برای خشک شدن پس از بی آبی های بی وقفه . خشمگینم . خشمگینم . و هیچ کس علت را نخواهد فهمید . چرا که همه غرق خشم منند . و هیچ کس هیچ گاه برای چرایی اش مرا به حرف وا نخواهد داشت .
+ گاه بازیگری کثیف ترین شغل جهان می شود . تظاهر . تظاهر
چکیده اولین باری که عشق رو تو وجودم حس کردم و همه روزایی که عاشق بودم، آهنگِ بیکلامِ سرورِ آلبومِ بهارِ منِ شادمهر عقیلیه . تمام مسیر تهران تا ایروان این کاست رو پلی کردم، پلی کردم و پلی کردم . دنیا جور دیگهای بود و الان که ۹ سال از اون روزا میگذره من جور دیگهایم .
درباره این سایت